شمال نیوز : دکتر مجتبی زارعی که این شب ها در خیابان فرهنگ ساری حول سه گانه توسعه مازندران (کشاورزی، گردشگری و صنایع تبدیلی) و ساری ـ میاندرود با مردم حرف می زند امروز داستان کوتاهی با نام وکیل 25میلیونی منتشر کرد که تقدیم مخاطبان می شود .

این استاد دانشگاه نوشت :

ساروی و میاندرودی عزیز ! سلام به روح ماهتون ! شهادت بی بی دو عالم رو بهتون تسلیت میگم.

من و تو و او هر چند سال یکبار دور هم جمع میشیم، توی تظاهرات و انتخابات ها شرکت میکنیم؛ به عشق اسلام و ایران و ساری و میاندورود. به عشق جوونهامون که پر پر شدن، نماینده انتخاب میکنیم! بعد فراموش میشیم، اصلا فراموش میکنن که از ما رای گرفته بودن! تلفن هاشونو خاموش میکنن! وقتی میرسن پایتخت انگار عوض میشن! جواب نمیدن! میگیم آره، فرضا تو راست میگی! ولی اگر برای من و دختر و پسرم شغل درست نکردی پیشکش! کدوم صنایع را به شهرمون آوردی؟! چرا وقتی باغداران و شالیکاران محصولشون رو برداشت میکنن یا وقتی که هنوز مرکباتشون روی درخته همونوقت مافیای واردات، برنج و مرکبات خارجی وارد میکنه اما تو صدات در نمیاد؟!

میگن! صدات مقابل مافیا نازکه اما به ما که میرسی با غرور باهامون حرف میزنی! نکنه که درسته با پول همون ها رفتی سفر خارجی! راستی کدوم کارخونه رو از ورشکستگی نجات دادید؟از دریا و جنگل و کشاورزی برای تولید ثروت و شغل چه طرحی داشتی چقدر براش وقت گذاشتی؟!میگیم حضرت عباسی! آیا ما که در مرکز کشاورزی و گردشگری هستیم باید 13هزار دختر و پسر جوون ما در شهرهامون بیکار باشن؟ راستی! توی مجلس چرا به کمیسیون های کشاورزی و زیربنایی سر نمی زنی؟! میگیم، تو که وکیل مایی وقتی به درد ما نمی رسی پس چه کسی میتونه از وزیر و مافیا و متخلفین حساب بکشه؟!

میگیم آخه خوش انصاف!حساب کردن، معلوم شد هر دقیقه وقتتون که شما روی صندلی لم دادید 25میلیون تومان روی دست این مملکت هزینه میذاره! تو فقط باید نوکر مردم باشی نه اینکه وقت خودتو جاهای دیگه تلف کنی! خلاصه ایندفعه ما جوونا و بزرگترا تصمیم دیگه ای گرفتیم، میخایم اول فکر کنیم، برنامه هاتونو ببینیم بعد رای بدیم. توی دام داستان عشقی ـ سیاسی دیوسازی و دلبر نمایی شما هم نمی افتیم. آره! این داستان همه اونهایی است که مردم رو فراموش میکنن!

وصیت نامه شهدا رو فراموش کردن! داستان یک نفر نیست،برای همینه که چند شبانه روز ما هم علنی و شفاف قصه های پر غُصه مردم رو مثل شما برای مردم ساری میاندرود مرور کردیم و گفتیم میخایم بعد از پیروزی چیکار کنیم که وعده های ما هم دروغ در نیاد! بعد از پیروزی، روسیای خدا و خلق نشیم. آره! این شب ها همه می آن! هر کی درد داره میاد! می آن ستاد حاجی! چون دست هاش پاکه! اهل زد و بند نیست! همه جمع میشیم،

مشورت می کنیم شاید راه نظارت بر نماینده پیروز را پیدا کردیم! اول هم به خود حاجی میگیم که باهات تعارف نداریم و نمی زاریم وقتی رفتی خانه ملّت، یهو سر از ناکجا آبادها در بیاری! بیایید همفکری کنیم بلکه راهی پیدا کردیم تا چند سال دیگه سرایدار طبقه ی پولدار و اشراف تهرونی نشیم ، زمین ها رو و همین دریا و جنگل رو با پولهای باد آوردهشون از دستمون در نیارن. آخر حرفمون هم اینه که ما میگیم اصولگرا باشی یا اصلاح طلب، کسب و کار مردم و اقلیم مازندران در خطره و اگه نجنبیم جوون هامون از اقلیم شمال و ساری ـ میاندرود کوچ می کنند. ما میگیم راه رشد ساری میاندرود نه از سیاست که از سیاحت، فلاحت و صنایع تبدیلی این دو بخش میگذره.

آر ه ! این شب ها حرفهای جدی میگیم و قرار های جدی میذاریم.

"من" و "تو" و " او" میشویم " ما" بجای "من" ، وقتی شدیم ما، کارها درست میشه پس وعده ما این شبها ساعت 22 خیابون فرهنگ، ستاد حاج محسن